وکیل افترا و توهین در مشهد
توهین :
این جرم در قانون تعزیرات پیش بینی شده است که مقرر می دارد توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ
رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شالق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای
نقدی خواهد بود . این جرم قانون تعزیرات به عنوان یک جرم با ماهیت خصوصی شناخته شده است که جز با
شکایت شاکی خصوصی تعقیب نمی شود و در صورتی که شاکی خصوصی گذشت نماید دادگاه می تواند در
مجازات مرتکب تخفیف دهد و یا با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید.وکیل افترا و توهین در مشهد
در ذیل به بررسی عناصر مادی و روانی این جرم به تفکیک می پردازیم :
عنصر مادی:
عنصر مادی جرم مشتمل از سه بخش می باشد که عبارتند از رفتار فیزیکی مرتکب مجموعه شرایط
و اوضاع و احوال الزم برای تحقق جرم و نتیجه حاصله این سه بخش عنصر مادی را در ارتباط با جرم توهین به
طور مجزا مورد بررسی قرار می دهیم .
۱ -رفتار فیزیکی:
رفتار فیزیکی ارتکاب یافته می تواند به شکل گفتار کردار نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم
و نظایر آنها باشد. بدین ترتیب فحاشی و استعمال الفاظ رکیک نمونه بارز توهین است .بنابراین اعمالی
مثل آب دهان به روی دیگری انداختن هل دادن تحقیر آمیز دیگری و یا برداشتن خشونت آمیز کاله یا
عمامه یا روسری از سر شخص محترمی و پرتاب کردن آن به زمین با توجه به اینکه عرفا باعث تخفیف
و تحقیر شخص است می تواند توهین کیفری محسوب شود. همین طور برخی از اشارات انگشتان دست
در فرهنگ ما یا کشورهای دیگر اهانت آمیز تلقی می شوند.
نکته دیگری که در مورد رفتار فیزیکی الزم برای تحقق جرم توهین قابل بحث می باشد امکان یا عدم
امکان تحقق این جرم به وسیله ترک فعل به جای فعل مثبت است علیرغم نظر مخالف یعضی از
حقوقدانان عده ای معتقدند که هر چند عملی که عرف انتظار انجام آن را از مرتکب دارد گاه از نظر مردم
رفتاری خالف موازین ادب و اخالق تلقی می شود مثال سالم نکردن به یک شخص واجب االحترام یا
به پا نخاستن در برابر وی لیکن برای کیفری محسوب شدن توهین باید فعل مثبتی از مرتکب سر زند .
به نظر میرسد قانونگذار در قانون تعزیرات با به کاربردن واژه ها و عباراتی مثل فحاشی یا استعمال الفاظ
رکیک همین موضع را اتخاذ کرده است . وکیل افترا و توهین در مشهد
۲ -شرایط و اوضاع و احوال الزم برای تحقق جرم :
برای اینکه رفتار مرتکب توهین کیفری محسوب شود وجود شرایطی ضروری است در اینجا این شرایط
را به طور مجزا طی هفت بخش مورد بررسی قرار می دهیم.
۱ -موهن بودن رفتار: همان طور که دیوان عالی کشور نیز تصریح کرده است صرف خشونت در گفتار
را نمی توان توهین کیفری محسوب کرد هر چند که این رفتار ممکن است با توجه به شخصیت
طرف مقابل و رابطه خاص وی با گوینده رفتار بی ادبانه تلقی شود.برای محکوم شدن مرتکب به
جرم توهین رفتار وی باید موهن باشد تشخیص موهن بودن رفتار با عرف است. نظر عرف در این
مورد با توجه به عامل زمان و مکان طبقه اجتماعی و شخصیت مخاطب و نیز موقعیت خاصی که
رفتار مورد نظر در آن ازتکاب یافته است مشخص می شود مثال اگر در کشوری که مردم آن به کار
و کوشش شهره می باشند و تالش و فعالیت از نظر آنها یک ارزش مسلم محسوب می شود کسی
دیگری را تنبل خطاب کند مرتکب جرم توهین شده است ولی در کشوری که تنبلی به ویژگی ثانوی
مردم آنجا تبدیل شده است و گاه افراد پرکار به سخره گرفته می شوند واژه تنبل وهن آور تلقی نمی
شود.
شخصیت مخاطب نیز در قضاوت عرف نسبت به موهن محسوب شدن رفتار خاص موثر
است. برای مثال بی عفت خطاب کردن یک زن هر جایی معروفه توهین محسوب نمی شود در حالی
که در مورد سایر زنان چنین است.
همان طور که قبال اشاره کردیم موقعیت خاصی که رفتار در آن ارتکاب
یافته است نیز در قضاوت عرف موثر است برای مثال مشت زدن به سر و
صورت دیگری در اثنای یک مسابقه مشت زنی و یا فحاشی کردن به
دیگری در راستای ایفای نقش در جریان یک نمایشنامه رفتارهای توهین آمیزی محسوب نمی شوند در
حالی که این اعمال در شرایط عادی وهن آور تلقی می شوند.
نباید ناگفته گذاشت که منظور ما از قضاوت عرف آن است که عرف رفتار مورد نظر را آنچنان نامقبول بداند که
آن را توهین محسوب کند نه این که آن را صرفا خالف ادب تلقی نماید بدین ترتیب کسی که در مقابل والدین
خود پایش را دراز می کند مرتکب جرم توهین نمی شود دلیل این امر آن است که عرف چنین رفتاری را صرفا
خالف ادب می داند نه این که آن را آنچنان نامقبول محسوب کند که مستحق برچسب توهین و داررای وصف
کیفری باشد.
۲ -وجود مخاطب
معین : توهین به خود جرم نیست مثل این که پدری به فرزند خود بگوید پدر…. مگر
آن که الفاظ به کار رفته در واقع توهین به دیگری باشد مثل این که کسی خود را من پدر… خطاب
کند یا این که کلمات وی مشتمل بر استعمال الفاظ قبیحه در مال عام بوده و از این حیث که عفت
عمومی را جریحه دتر می کند وصف مجرمانه پیدا کند. توهین به یک گروه کلی بدون تعیین مصادیق
نیز جرم محسوب نمی شود.
بدیهی است آنچه که در مورد لزوم معین بودن مخاطب توهین گفتیم به معنی آن نیست که مخاطب
توهین لزوما باید فرد واحدی باشد بلکه اگر تعداد افراد گروه کم و قابل تشخیص باشند به گونه ای
که بتوان توهین را متوجه تک تک آنها دانست توهین کیفری محقق می شود مثل اینکه کسی همه
دانش آموزان یک کالس خاص را مورد توهین قرار دهد. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این
است که معین شدن مخاطب توهین می تواند به جای ذکر نام به طرق دیگری مثل اشاره کردن به
وی بیان ویژگی های ظاهری او و یا ذکر محل سکونت فرد انجام شود مثل اینکه یکی از ساکنان
مجتمع مسکونی با ذکر شماره یکی از آپارتمانهای مجتمع به مالک آن آپارتمان توهین کند.
۳-شخص حقیقی بودن مخاطب : با توجه به استفاده مقنن از واژه افراد توهین به اشخاص حقوقی
مشمول ماده نمی شود.بنابراین نمی توان کسی را به ارتکاب توهین علیه دولت یا یک اداره دولتی
محکوم کرد. وکیل افترا و توهین در مشهد
بدین ترتیب مشخص است که عالوه بر مخاطب جرم مرتکب جرم توهین نیز باید شخص حقیقی
باشد زیرا ارتکاب جرم از سوی اشخاص حقوقی پدیده ای استثنایی بوده که جز در موارد مصرح
در قانون قابل پذیرش نیست.
۴-زنده بودن مخاطب: برخی توهین به اشخاصی که در قید حیات نمی باشند را مشمول ماده دانسته
اند همین موضع از نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه که اهانت به مرده را نیز قابل تصور
دانسته است استنباط می شود. لیکن به نظر می رسد که واژه افراد در ماده به انسانهای زنده اشاره
دارد و در نتیجه توهین به مردگان تنها در صورتی می تواند مشمول ماده قرار گیرد که عرفا توهین
به بازماندگان تلقی شود و در واقع آنان بزه دیده محسوب شوند. البته گاه توهین به مردگان به طور
خاص جرم انگاری شده است .
۵ -حضوری یا علنی بودن توهین :جز در مواردی که در قانون ّه آن تصریح شده است علنی بودن توهین
شرط تحقق آن محسوب نمی شود بدین ترتیب کسی هم که در یک مکان خصوصی و بدون حضور
شاهد به دیگری توهین می کند مرتکب جرم می شود حضور مخاطب توهین نیز شرط تحقق این
جرم نمی باشد کسی ممکن است در میان دیگران به شخصی که در آن جمع حاضر نیست توهین
کند.
بدین ترتیب به نظر می رسد که وجود یکی از دو شرط حضوری یا علنی بودن توهین برای تحقق
آن الزم و کافی باشد البته منظور از حضوری در این جا لزوما حضور فیزیکی نیست بلکه همین که
شخص مخاطب مثال از طریق تلفن الفاظ توهین آمیز را می شنود کفایت می کند همان طور که
منظور از علنی نیز حضور شاهد در محل ارتکاب توهین نمی باشد بلکه ارتکاب توهین در محل
معد برای حضور شاهد هم علنی محسوب می شود هر چند که در آن لحظه هیچ شاهدی در محل
حاضر نباشد.
۶ -صریح بودن توهین : در مورد توهین باید الفاظ یا حرکات مرتکب صراحت بر توهین داشته و به
اصطالح تفسیربردار نباشد. در صورت عدم صراحت مرتکب به جرم توهین محکوم نخواهد شد
.عین نظر تفسیری مجلس شورای اسالمی به شرح زیر است : از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین
عبارت است از به کاربردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که
با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرلیط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف
و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمیگردد.
۷ -عدم لزوم ارتجالی بودن توهین : برخی از حقوقدانان بر لزوم ارتجالی توهین وافترا تاکید کرده اند
لیکن با توجه به عدم تصریح ماده و سایر مواد راجع به توهین دلیلی بر لزوم ارتجالی بودن توهین
و به عبارت دیگر سلب وصف مجرمانه از آن به صرف این که در پاسخ توهین طرف مقابل ابراز
شده است وجود ندارد همان طور که مثال ضرب و جرح متقابل کسی که ابتدائا مورد ضرب و جرح
واقع شده است موجب سلب وصف مجرمانه از عمل او نمی شود مگر آن که اقدامات وی به گونه
ای باشد که بتوان آنها را دفاع مشروع محسوب کرد بدین ترتیب در صورتی که کسی پاسخ توهین
دیگری را با توهین متقابلی بدهد تنها می توان مرتکب دوم را که رفتار و گفتار تحریک آمیز مجنی
علیه را یکی از جهات مخففه دانسته است از تخفیف مجازات برخوردار کرد. ۳ -نتیجه حاصله :
جرم توهین مقید به نتیجه وبه عبارت دیگر یک جرم مطلق محسوب می شود بنابراین حتی اگر
مخاطب به دلیل شخصیت و روحیه واالیی که از آن برخوردار است و یا بالعکس شخصیت ذلت
پذیر و دائما تحقیر شده است عمال از توهین دیگری متاثر و متالم نشود باز جرم توهین به صرف
موهن بودن رفتار مرتکب از نظر عرف ارتکاب یافته است. عنصر روانی : در حقوق جزا اصل
بر عمدی بودن جرایم است و تنها در موارد خاصی برای حفظ پاره ای مصالح عمومی مرتکبان
اعمال غیر عمدی مجرم و مستحق مجازات شناخته شده اند. از جمله در جرایم علیه تمامیت جسمانی
اشخاص چنانکه قبال می دانستیم عالوه بر عنصر عمد بی مباالتی یا بی احتیاطی هم می تواند موجب
مسئولیت کیفری مرتکب گردد و حتی گاه بدون وجود این دو عنصر نیز مرتکب به پرداخت دیه
محکوم می شود لیکن جرم توهین یک جرم عمدی است و ارتکاب غیر عمدی آن در حقوق جزا
شناخته شده نیست. وکیل افترا و توهین در مشهد
تحقق عنصر عمد در جرم توهین منوط به آن است که مرتکب عمد در ارتکاب رفتار موهن نسبت
به دیگری داشته باشد این امر مستلزم آن است که مرتکب اوال در ارتکاب فعل خود عامد باشد نه
این که در حالت خواب بیهوشی هیپنوتیزم مستی و نظایر آنها و در هر حال بدون اراده و اختیار
مرتکب رفتاری موهن شود و ثانیا از موهن بودن رفتار خود آگاه باشد نه این که به دالیلی مثل
تفاوت فرهنگی یا زبانی نسبت به این امر جاهل باشد لیکن وجود سوء نیت خاص در مرتکب
ضروری نیست. به عبارت دیگر این که مرتکب از رفتار موردنظر قصد تخفیف و تحقیر یا اذیت و
متالم کردن مخاطب را داشته باشد از اهمیت برخوردار نمی باشد انگیزه سوء یا شرافتمندانه مرتکب
نیز در مسئولیت کیفری وی موثر نیست بنابراین کسی که به انگیزه باال بردن روحیه ورزشکار خودی
به ورزشکار گروه مقابل توهین می نماید یا به انگیزه شکستن حس عجب و غرور یک فرد متکبر
وی را در مقابل دیگران مورد اهانتهای تحقیر آمیز قرار می دهد و یا به انگیزه خندانیدن یک فرد
افسرده به دیگری اهانت می کند مرتکب جرم توهین کیفری می شود البته انگیزه شرافتمندانه مرتکب
می تواند از زمره کیفیات مخففه محسوب شود.
شما عزیزان برای مشاوره رایگان با وکیل دادگستری در رابطه با توهین و افترا و درخواست وکیل میتوانید با شماره ۰۹۱۵۵۲۳۱۱۳۱ تماس بگیرید .
درخواست مشاوره حقوقی رایگان
اطلاعات خود را از طریق فرم زیر ارسال کنید، با شما تماس میگیریم.