وکیل ارث و میراث در مشهد
واژه ارث نه در قانون مدنی و نه در قانون امور حسبی تعریف نشده است صرفاً مقنن در ماده ۸۶۱ قانون مدنی موجبات
ارث را دو امر سبب و نسب معرفی کرده است بعضی از صاحب نظران ارث را مال یاحقی می دانند که پس از مرگ شخص
به بازماندگان او می رسد این تعریف به ارثیه یا ماترک نزدیک است نه برای همین جمعی از استادان حقوق ارث را به معنی
انتقال قهری ترکه به وارثان تعریف کرده اند.
وکیل ارث و تشریفات آن
ترکه دارایی به جا مانده از مورث است این دارایی حاوی دو بخش مثبت و منفی است
- بخش مثبت: اموال و حقوق و مطالباتی است که به وارثان می رسد.
- بخش منفی: دیون و تعهداتی است که در دارایی می ماند و باید از محل آن پرداخته شود یا تصفیه ترکه شرکت قهری وارثان
و طلبکاران و موصی له بر هم می خورد و مالکیت بر گروه وراث استقرار می یابد.
موجبات و طبقات ارث
موجب ارث دو امر است نسب و سبب و اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه به شرح ذیل بوده و وارثین
طبقه بعد وقتی ارث می برند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد:
۱- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
۲- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
۳- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها
تحقق ارث و شرایط آن
تا زمانی که شخص زنده و دارایی دارد همه حقوق مالی به او نسبت داده می شود ولی این انتساب و سلطه با مرگ مالک از
بین می رود و ناچار دارایی به جا مانده باید به بازماندگان انتقال یابد در این خصوص ماده ۸۶۷ قانون مدنی اشعار می دارد :
ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا می کند.
با استنباط از ماده فوق الذکر در میابیم که سبب تحقق ارث دو عامل گوناگون نیست بلکه یک کامل است در دو چهره که
یکی حقیقی است و دیگری فرضی که در اثر اماره نسبت به مرگ غایب به وجود می آید و با حکم دادگاه اثر می یابد لیکن
سبب تحقق ارث به صورت فرضی ناشی از حکم دادگاه تا به برابری با دلیل را نداشته و با کشف حقیقت از بین می رود در
این مورد ماده ۱۰۲۷ قانون مدنی چنین مقرر میدارد بعد از صدور حکم موت فرضی نیست اگر غایب پیدا شود کسانی که
اموال او را به عنوان وراثت تصرف کرده اند باید آنچه را که از اعیان یا عوض و یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب
موجود می باشد مسترد دارند متعاقباً ماده ۱۶۱ قانون امور حسبی در تایید حکم مندرج در ماده ۱۰۲۷ تکلیف نموده است در
هر موقع که محمود حقیقی یا زنده بودن غایب معلوم شود اقداماتی که راجع به موت فرضی او به عمل آمده است بلا اثر
خواهد شد مگر اقداماتی که برای حفظ و اداره اموال غایب شده است.
با وجود این صدور حکم موت فرضی غایب تا زمانی که زندگی یا مرگ حقیقی معلوم نشده است تمام آثار مرگ حقیقی را
دارد و سبب تحقق ارث و انتقال دارایی غایب به وارثان او می شود چنان که ماده ۱۰۱۷ قانون مدنی پس از اعلام تاریخ فوت
حقیقی به وسیله ی دادگاه می گوید در این صورت اموال غایب بین وراثی که در تاریخ مزبور موجود بودند تقسیم می شود
و ماده ۱۰۱۸ قانون مدنی می افزاید مفاد ماده فوق در مورد نیز رعایت می گردد که موت فرضی غایب صادر شود.
تاریخ فوت و آثار آن ( وکیل ارث و میراث در مشهد )
احراز فوت: مرگ مورث آغاز تحقق ارث و سبب جدایی دارایی از شخصیت او است انتقال در صورتی تحقق خارجی میابد
که ترک به ملکیت وارثان درآید زیرا در این زمان است که جابجایی صورت می پذیرد من تهاتر که پس از پرداخت دیون
و واجبات مالی در ملکیت وارثان استقرار می یابد. در این خصوص ماده ۸۶۸ تصریح دارد به این که مالکیت ورثه نسبت
به ترکه متوفی مستقر نمی شود مگر پس از ادای حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته.. بنابراین اثبات تاریخ
مرگ مورث از این جهت اهمیت دارد که در این لحظه است که باید چه کسانی قابلیت ارث بردن را دارند و وارث محسوب
می شوند شرکت وارسان در ترکه نیز در همین لحظه است.
احراز فوت حقیقی: احراز این لحظه به طور معمول با سند خلاصه مرگ و ثبت واقعه در اسناد سجلی و ابطال شناسنامه او
انجام می شود ولی در صورت لزوم با سایر دلایل و از جمله شهادت گواه آن به ویژه پزشک نیز ممکن است.
احراز فوت فرضی: در مورد غایب مفقودالاثر تاریخی است که در حکم موت فرضی اعلام می شود و تا خلاف آن با موت
حقیقی یا حیات غایب اثبات نشده است اعتبار دارد تاریخ موت فرضی بر مبنای غلبه و ظاهر تعیین می شود و اوضاع و
احوال و قرینه ها در آن موثر است ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی در این باره می گوید حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می
شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمی ماند. اماره
های قانونی از جمله تلفظ کشتی و سقوط هواپیما و مفقود شدن در جنگ و کهولت حکم عادت را تغییر می دهد دادگاه را
ناچار به رعایت آن می سازد .
وکیل ارث و میراث در مشهد بیان داشت به یاد داشته باشیم مامور ثبت احوال هیچگاه احراز کننده مرگ نیست
و نقش او مربوط به ثبت اعلام واقعه مرگ است و
به همین جهت اثبات خلاف آنچه در اسناد سجلی درباره تاریخ فوت می آید نیاز به ادعای جعل ندارد اگر هم نقصی در ثبت
سند وجود داشته باشد مانند اینکه روز و ساعت مرد معین نشود می توان از سایر دلایل برای تکمیل آن استفاده کرد.
احراز تاریخ فوت دسته جمعی : هر گاه اشخاصی که بین آنها توارث باشد فوت کنند اگر تاریخ فوت همگی معلوم باشد بر
اساس تاریخ فوت آنهایی که موخر فوت کرده اند از آنهایی که مقدم فوت نموده اند ارث می برند اما اگر تاریخ فوت همگی
مجهول باشد اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تأخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص
مزبور از یکدیگر ارث نمی برند مگر آنکه موج به سبب غرق یا هدم واقع شود که در این صورت از یکدیگر ارث می برند.
اگر تاریخ فوت بعضی معلوم و بعضی مجهول باشد اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد فوت کنند و تاریخ فوت یکی از آنها
معلوم و دیگری از حیث تقدم و تأخر مجهول باشد فقط آنکه تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد.
درخواست مشاوره حقوقی رایگان
اطلاعات خود را از طریق فرم زیر ارسال کنید، با شما تماس میگیریم.